جدول جو
جدول جو

معنی چاشت یار - جستجوی لغت در جدول جو

چاشت یار
آن که خوراک چاشت را برای کارگران کشاورزی می برد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاشت دان
تصویر چاشت دان
ظرفی که غذای چاشت را در آن بگذارند، ظرف نان و طعام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاشت خوار
تصویر چاشت خوار
کسی که چاشت بخورد، چاشت خورنده، آنکه طعام چاشت بخورد، کسی که یک بار غذای لذیذی به رایگان خورده و باز هم به طمع آن باشد
فرهنگ فارسی عمید
(خوا / خا)
نام صحرایی. بین راه اصفهان و شیراز:... شاه شجاع نیز از این طرف بسر راه لشکر آمد و در صحرای چاشت خوار فریقین را ملاقات افتاد. (تاریخ گزیده چ لندن ص 706)
لغت نامه دهخدا
(عَ شُ)
خورندۀ چاشت، چاشته خور. کسی که یک بار مزۀ چیزی را چشیده باشد و سپس همیشه در آرزوی آن بود. (ناظم الاطبا). و رجوع به چاشته خور و چاشتی خور و چشته خور شود
لغت نامه دهخدا
چاشت خوارنده. چاشت خورنده. آن که طعام چاشت خورد. (آنندراج). غدیان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
انگبین چیدن. استشاره. اشاره. شور. شیار. شیاره. مشار. مشاره.
لغت نامه دهخدا
تصویری از اشتیار
تصویر اشتیار
انگبین بر گرفتن (از کندو یا از درختان)، فربه شدن ستور
فرهنگ لغت هوشیار
استراحت موقت نیمروزی توام با خوردن غذا، کوچ کنندگان که
فرهنگ گویش مازندرانی
هنگام ناهار
فرهنگ گویش مازندرانی
هنگام صرف چاشت
فرهنگ گویش مازندرانی
دشت بان، حشام دار
فرهنگ گویش مازندرانی